محلههای مرکز شهر قدیمی از غنای فرهنگی بالای برخوردارند ولی در زمان حال با مشکلی به نام بافت فرسوده روبرو میباشند. بازآفرینی شهری تجدید حیات شهری، نوسازی شهری و رنسانس شهری نیز نامیده میشود که در زمینه سیاستهای عمومی، این نام ها اشاره به مسائلی از قبیل رکود اقتصادی، انحطاط زیست محیطی، بیتوجهی به جوامع، رشد بیکاری و برخی از مشکلات اجتماعی، مفهوم جامعی است که به معنای بهبود وضعیت نواحی محروم در جنبههای اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی میباشد. رویکرد آیندهنگاری فرصتها و تهدیدهای آینده را شناسایی نموده و بهرهگیری از فرصتهای آینده را به ما نشان میدهد. توجه به زیستپذیر بودن بافتهای فرسوده در مواجهه با مشکلات شهری و استفاده از رویکرد آیندهنگاری برای پیشبینی و مدیریت مشکلات بافتهای فرسوده کمتر مورد تحلیل قرار گرفته است. هدف از این پژوهش آیندهنگاری چارچوب مفهومی بازآفرینی بافتهای فرسوده بر مبنای خوانش ادراکی شهروندان میباشد. در این راستا از روش تحقیق توصیفی و تحلیل محتوا و بررسی اسناد و نظریهپردازان در این حوزه استفاده شده است. نتایج نشان داده که رویکرد بازآفرینی شهری در بافت مرکزی شهرها یکی از اولویتهای برنامهریزی شهری در سالهای اخیر بوده است. بنابراین باید تلاش نمود در اقدامات بازآفرینی در حیطه ابعاد مختلف توسعهای هم کالبدی و هم غیرکالبدی، توجه به تظاهر حضور افراد در محیط و تقویت حیات اجتماعی آنان و درک انها از محیط، تقویت حیات اجتماعی شهر قدیم و توجه به جریان زندگی در بافت، توجه به مشارکت عمومی در تمامی پروژهها صورت پذیرد. همچنین در حوزه اقتصادی نیز باید تلاش نمود که در بازآفرینی شهری، ایجاد بسترهای لازم برای ایفای نقشی عمده در اقتصاد شهری و نیز خارج کردن محله از رکود اقتصادی مدنظر قرار گیرد. به طور قطع میتوان توجه به راهکارهای کالبدی و غیرکالبدی را نیز در بازآفرینی موفق شهری ضروری دانست.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |